به وبلاگ ما خوش آمدید
دبستان دخترانه ی حکیمه ی بخش بنت؛واقع در مرکز بخش است.
هدف ما از ایجاد این وب آشنایی بیشتر با این دبستان ومطالب آموزشی است
نظرات شما چراغ راهنمای ماست... پس لطفا نظر بدهید%
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آ: بچه های گل. امروز می خواهم با یک چیز جالب از شما پذیرایی کنم.
د: خانم چه چیزی می خواهید بدهید؟!
آ: می خواهم با شکلات های سخنگو از شما پذیرایی کنم. روی این شکلات ها؛ کلماتی نوشته شده و شرط خوردن این شکلات ها، خواندن کلمات روی آنهاست. حالا هرکس یک شکلات برداشته و سعی کند تا کلمه ی روی ان را با صدای بلند خوانده و در صورت صحیح خواندن ، شکلات خود را نوش جان کند.
د: یک شکلات برداشته و سعی در خواندن کلمه ی روی آن می کنند. خانم روی شکلات من نوشته شده است: خ و ا هر ( با ذکر «و»)
روی شکلات من نوشته شده خ و ا بید و ..........
آ: بچه ها فکر کنید ببینید آیا این کلمه ها درست نوشته شده اند؟ ما می گوییم خواهر و خوابید و ........
بچه ها صبر کنید. داخل جعبه ی شکلات یک پاکت می بینیم. ببینیم این نامه چیست؟ ( از داخل جعبه پاکت را برداشته و می گویید.)
روی پاکت نوشته شده: لطفاً ؛ داخل پاکت را بخوانید. حالا همه آماده باشید تا نامه را بخوانم.
(( سلام بچه های عزیز و باهوش، حتما؛ وقتی که داشتید کلمه های روی شکلات هایتان را می خواندید ، فکرکردید که من این کلمه ها را اشتباه نوشته ام ، ولی اگر به قصه ی من خوب توجه کنید متوجه خواهید شد ، و اما قصه ما:
روزی از روزها «خ» با « در حیاط مدرسه ی شهرک الفبا بازی می کردند. آنها توپ بازی می کردند و صدای خا می دادند. که متوجه صدای گریه شدند. وقتی خوب دقت کردند دیدند که «و» تنها در گوشه ای نشسته است وقتی علت گریه اش را از او پرسیدند فهمیدند که او از تنهایی گریه می کند.
«خ» و «ا» فکرکردند که اگر او را در بازی خود شرکت دهند، دیگر صدای خا نمی دهند. ولی با هم فکری کردند و به این نتیجه رسیدند که او را هم بازی بدهند ولی قول بدهد که صدایش را در نیاید. و از آن به بعد «خ» و «ا» با «و» دوست شدند و با هم صدای خا دادند. و به نام خوا استثنا مشهور شدند.
پس بچه ها دیدید که این کلمات اشتباه نبودند. از این به بعد هر وقت به «خوا» در کلمات رسیدین آن را «خا» تلفظ می کنیم.
بچه ها خوش حال شدند و اسامی روی شکلات های خود را خواندند و شکلات های خود را باز کردند و خوردند.
و معلم کلمات خوا استثنادار را روی تحته سیاه نوشت تا جلوی دید بچه ها باشد و آن ها هرگز دوستی این سه حرف را فراموش نکنند. دوستی خ – و – ا که با هم صدای «خا» می دهند.
ارزشیابی توصیفی، شکلی از ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که در آن معلم با مشارکت فعال و دانش آموز و اولیای ایشان با استفاده از ابزار های مختلف به جمع آوری اطلاعات در زمینه تلاش ها، پیشرفت ها و موفقیت های دانش آموزان می پردازد و با طبقه بندی تحلیل و تفسیر اطلاعات به آنها کمک می کند تا بهتر یاد بگیرند و مشکلات یادگیری خود را به کمک اولیا و معلمان برطرف کنند.
هدف اصلی در ارزشیابی توصیفی بهبود شرایط یادگیری دانش آموزان با از بین بردن اضطراب های نامطلوب ناشی از برگزری امتحانات و بازخورد های عددی است.
ویژگی های ارزشیابی توصیفی
1- در ارزشیابی توصیفی به جای دادن نمره به دانش آموز از عبارت های کیفی مثل تلاش خوبی داشته ای، با تلاش به موفقیت رسیده ای، برای موفقیت باید بیشتر تلاش کنی، با انجام تمرین بیشتر مشکل شما برطرف می شود و ... استفاده شود.
2- ارزشیابی توصیفی به زمان خاص محدود نمی شود این ارزشیابی در کل جریان یادگیری، در فعالیت های خارج از کلاس و در محیط زندگی جریان دارد.
3- تلاش و رشد کودکان همانند موفقیت آنان ارزشمند است و فقط به موفقیت ها امتیاز داده نمی شود بلکه، تلاش و پیشرفت نیز امتیاز دارد.
4- همانگونه که یادگیری دانش آموزان در حوزه های مختلف و سطوح متفاوت است، سنجش و ارزشیابی آن نیز باید با استفاده از ابزار هایی باشد که بتواند این یادگیری ها را بسنجد. پوشه کار، آزمون ها، مشاهدات از جمله ابزارهایی است که در ارزشیابی توصیفی مورد استفاده قرار می گیرد.
5- در ارزشیابی توصیفی اصل بر ارتقای دانش آموزان به پایه های بالاتر است مگر در موارد بسیار نادر و زمانی که دانش آموزان دارای ناتوانایی های ذهنی باشند.
6- کارنامه دانش آموزان علاوه بر عملکرد درسی، عملکرد اجتماعی و عاطفی و جسمانی-فیزیکی را منعکس می کند.
ارزشیابی توصیفی با ویژگی های فوق راه کارهایی را برای برطرف کردن بخشی از مشکلات فراوری ارزشیابی تحصیلی ارایه داده است که در ادامه به آنها اشاره می شود.
نمایش مجموعه: 1- آکولاد( از دبستان به بعد) 2- خط بسته
خط بسته:
برای آموزش خط بسته بهتر است که معلم یک طناب را به کلاس بیاورد و یک بار آن را در کف کلاس به صورتی قرار دهد که دو سر آن به هم نرسد ، یعنی باز باشد و بعد از شاگردان بپرسد که آیا طناب ما دو سر آن باز هست یا بسته ؟ جواب (باز است ) . بعد معلم همین طناب را با کمک یکی از شاگردان روی تخته سیاه قرار داده و معلم با گچ شکل آن را می کشد و نام آن را خط بسته می گذارد. بعد نوبت به خط باز میرسد در این مرحله طناب را دوباره روی کف کلاس می گذاریم و بعد دو سر طناب را به هم گره می زنیم و از شاگردان می پرسیم که آیا طناب ما دو سر آن باز است یا بسته ؟ جواب ( بسته ) بعد طناب را با کمک یکی از شاگردان روی تخته قرار داده و شکل آن را می کشیم و نام آن را خط بسته می نامیم. و در پایان هم به شاگردان می گوییم که دفتر نقاشی های خود را بیرون بیاورند و با خط های باز و بسته نقاشی بکشند.
آموزش مفهوم عدد ( مثلا عدد 3 ):
نکات مهم: 1- نام عدد را نمی بریم 2- سوال بصورت چند تا نمی بریم 3- از جمع ( ها ) استفاده می کنیم. مثلا : گل ها 4- از تناظر یک به یک استفاده می کنیم. 5- از اصطلاحات ، همان قدر ، همان اندازه ، همان تعداد استفاده می کنیم.
علي(ع): «بهترين
اميران، اميري است كه بر هواي نفس خويش حكومت كند.»
مدير خوب مديري
است كه مومن و متقي بوده و الگوي مناسبي از نظر رفتار براي ساير كاركنان و
دانشآموزان مدرسهاش باشد.
مدير بايد از پشتكار،
اعتمادبهنفس، حسن خلق و اراده لازم برخوردار باشد.
مدير خوب
بايد يكايك كاركنان مدرسهاش را بشناسد و از خصوصيات و حتي مشكلات آنان آگاهي
داشته و كوشش كند از هر فرد به تناسب استعداد، ذوق و توانمندي علمي و
تجربي، در امور آموزشي و پرورشي مدرسه استفاده نمايد.
مدير خوب
بهموقع صحبت ميكند، بيشتر گوش ميدهد و حتي به نظر ميرسد كه در مورد
اظهارنظرهاي معلمان ميانديشد و به آنها اهميت ميدهد.
او با
اهداف مدرسهاش آشناست و همه كوششهايش در اين جهت است كه از همه امكانات
مدرسه براي تحقق اين اهداف استفاده نمايد.
مدير خوب هر چه
ميگويد بدان عمل ميكند و سعي دارد به وعدههايش عمل كند.
مدير موفق سعي دارد از طرق ممكن در كاركنان مدرسه روحيه مثبت
ايجاد نمايد و تلاش او در اين است كه كاركنان مدرسه احساس كنند كه تبعيض
در مدرسه وجود ندارد.
مدير خوب در رهبري سازمان مدرسه،
برقراري روابط انساني و ايجاد هماهنگي مهارت دارد.
مدير موفق از
قوانين و مقررات آموزشي و اداري، آگاهي كافي دارد و سعي ميكند كاركنان
مدرسه را همواره در جريان آييننامهها و دستورالعملهاي ارسال شده قرار
دهد.
مدير خوب از تحقير كاركنان، بهويژه در حضور جمع خودداري
ميكند و براي كليه كاركنان مدرسه احترام قائل است و از تذكر و راهنمايي
كاركنان و توجه دادن آنان به معايب و اشكالاتي كه دارند به نحو مقتضي
كوتاهي نميكند.
مدير موفق به نقش پدران، مادران و مسوولان آموزشي
اهميت ميدهد و از كليه نيروهاي خارج از مدرسه براي بهبود و پيشرفت امور
پرورشي و آموزشي، ساختماني و تجهيزاتي استفاده ميكند.
مدير خوب
اوقات كار خود را براي انجام يا نظارت بر امور آموزشي، پرورشي، اداري و اجتماعي
مدرسه تقسيم و تنظيم ميكند و ميتواند به همه كارهاي مدرسه در حد
وظايف خود برسد.
مدير موفق در كارهاي مدرسه با ساير كاركنان
مشورت ميكند.
مدير موفق، جلسه شوراي معلمان را تحت نظارت و كنترل
خود داشته و ضمن فرصت دادن به معلمان براي اظهارنظر خود، از هر جلسه
نتيجهگيري لازم را انجام ميدهد.
مدير موفق، كاركنان تازهوارد را
با اوضاع مدرسه و مقررات آن كاملا آشنا ميكند.
مدير خوب،
دانشآموزان را دوست دارد و به علت برخورد مناسب و حسن اخلاق، درايت و
تدبير، صفا و صميميت، مورد قبول و احترام دانشآموزان و كاركنان مدرسه است.
مدير موفق مشكلات مدرسه را به خوبي ميشناسد و در حل آنها از همه
كاركنان به تناسب وقت و شرايط كمك ميگيرد.
مدير موفق سعي دارد
نيازهاي آموزشي كاركنان را تشخيص داده و از طرق ممكن زمينه را براي
دانشافزايي و شركت در دورههاي بازآموزي فراهم نمايد.
مدير موفق
به استفاده از وسايل كمكآموزشي در تدريس اهميت ميدهد و در حدامكان
اين وسايل را فراهم مينمايد.
مدير موفق، كاركنان لايق و خدمتگزار و
بيادعا را به خوبي تشخيص داده و به كارشان اهميت ميدهد.
مدير
خوب به رعايت اصل تقسيم كار پايبند است و وظيفه هر فرد را مشخص ميكند.
مدير موفق از خودستايي پرهيز ميكند.
مدير موفق،
انتقادپذير است و همواره ميكوشد خود را اصلاح كند.
مدير موفق
حاصل تجربيات خود را در اختيار افراد تازهكار ميگذارد.
مدير موفق با تدابير و برنامههاي خود زمينه رشد و پرورش
استعدادهاي ما را فراهم مينمايد.
مدير موفق از روشهاي مختلف
براي نظارت استفاده ميكند.
مدير موفق تنگنظر نيست و مشكلات همكاران
را مشكل خود ميداند و در صورت لزوم به جاي آنها انجام وظيفه مينمايد
در نتيجه احساس مسووليت را در همكاران دوچندان مينمايد و برعكس اگر آشنا
به اصول مديريت نباشد باعث دلسردي همكاران ميگردد بهطور مثال به
شگرد كاري دو نفر از مديران خود اشاره مينمايم:
در يكي از
مدارس مدير ما در آغاز شروع كلاس در ورودي مدرسه ميايستاد و هر
همكاري كه وارد ميشد مدير به جاي سلام و احوالپرسي به ساعتش نگاه ميكرد و
گاهي اوقات با الفاظي چون «فكر كردم كه شما امروز نميآييد و..» از همان لحظه
ورود باعث دلسردي معلمين ميشد بهطوري كه معلم بدون علاقه به تدريس
وارد كلاس شده و كارش بازدهي خوبي نداشت و از طرف ديگر در مدرسهاي
ديگر مدير ما كه آگاه به كار خود بود در صورتي كه معلمي چند دقيقهاي
ديرتر وارد مدرسه ميشد خودش به جاي معلم به كلاس ميرفت و با بيان مسائل
آموزشي و... باعث سرگرمي دانشآموزان و جلوگيري از حوادث اتفاقي ميشد
بهطوري كه معلم هنگامي با اين صحنه روبهرو ميشد بسيار خوشحال بوده و با
روحيهاي عالي وارد كلاس ميشد و احساس مسووليت را در خود دو چندان
احساس ميكرد و طوري برنامهريزي مينمود كه بار ديگر بهموقع در كلاس حاضر
شود.
خلاصه اينكه مدير بايد مجرب، ورزيده و داراي شخصيتي گرم و
دوستداشتني باشد.
فريبا اكبريان، دبير حرفه و فن مدرسه راهنم
ايي نمونه دختران ناحيه 3 كرمانشاه